فراتر از تحلیلهای سطحی و شهودی از چالشهای روز جامعه، توجه به بُعد رفتاری این مسائل، میتواند نگاهی کاملا متفاوت و در عین حال عمیق و مبتنی بر شواهد علمی ایجاد کند. اساسا صحبت از چالشهای اجتماعی به معنای صحبت از انسان و تصمیمگیریها و رفتارهای او میباشد و شناخت رفتار واقعی انسانها، نه مانند چیزی که سیاستگذاران تصور میکنند، لازمۀ حل هر مسئلهای میباشد. ما با استفاده از لنز علوم رفتاری، چالشهای کشور را بهصورتی متفاوت و منطبق بر آنچه واقعا هست، نگاه و بررسی کرده و میتوانیم تصریحاتی جدید، متفاوت و البته عمیق برای شناخت بهتر این رفتارها ارائه دهیم. این تحلیل رفتاری میتواند مقدمۀ حل مشکلات و ارائۀ راهحل باشد. در کنار تحلیل رفتاری، ما میتوانیم به ارزیابی دقیق سیاستها و تصمیمهای موجود نیز بپردازیم و با اعمال روشهای علمی دقیق، میزان تاثیرگذاری و کارامدی آنها را بسنجیم. در واقع ما با استفاده از تحلیل رفتاری و ارزیابی سیاستها، علوم رفتاری را در دو مقطع «پیش از سیاستگذاری» جهت طراحی سیاستهای موثرتر و «پس از سیاستگذاری» جهت ارزیابی و بهبود اثربخشی سیاستها وارد صحنه عمل میکنیم.